غلام همّت آنم که...

در ایالتهای مختلف امریکا به موارد عجیب و غریبی برخورد می کنیم که تبدیل به قانون شدن و احتمالاً این سوال پیش میاد که خروجی این قوانین از مغز یک انسان بوده یا ازمابهترون؟!

مثلا:

در فلان ایالت بستن زرافه به دکه تلفن عمومی و تیر چراغ برق ممنوعه!

در ایالت دیگه شکلک درآوردن برای سگ ها جرم محسوب می شه!

در جای دیگه خوردن غذا در رستورانی که دچار آتش سوزی شده ممنوعه!

و دهها قانون عجیب و غریب دیگه که البته مودبانه هاش رو عرض کردم.

در رابطه با قوانین خاص و مربوط به افعال 18+ هم که الا ماشاالله با انواع و اقسام افاضاتی مواجه هستیم که مرغ پخته هم از شنیدنشون قهقهه میزنه.

مثلاً در فلان ایالت برقراری رابطه خاک برسری بین آقا و خانم در داخل فریزر ممنوع است!

قبل از هرچیز این مطلب رو باید عرض کنم که نه به امریکا سفر کرده ام و نه هیچ علاقه ای به رفتن اونجا دارم و اگه روزی تصمیم به مهاجرت بگیرم، هرکجای دنیا رو که برای زندگی انتخاب کنم قطعاً امریکا نخواهد بود (البته این اعتقاد امروز منه و این احتمال هست که به نفع عقیده محکمتر تغییر کنه. مخصوصاً الان که ترامپ هم چپ و راست زنگ میزنه و به مرگ ایوانکا قسمم میده و دعوتم میکنه!)

در رابطه با علت وضع این قوانین عجیب در کشور امریکا، یاد نوشته ای از استاد عزیز جناب مهندس فرهاد کاشانی افتادم (که متاسفانه مدتهاست سایتشون رو بستن و دسترسی به اصل نوشته هاشون امکان پذیر نیست) که مضمونش اینه:

امریکا کشوریست که در اون وکلا و حقوقدانان از قدرت بسیار بالایی برخوردار هستن. بارها پیش اومده که شخصی با یک حرکت احمقانه به خودش ضرر وارد کرده و با شکایت از کمپانی موردنظر و پیگیری وکلا تونسته مبالغ هنگفتی پول به جیب بزنه.

بطورمثال طرف اومده در ماشین رو ببنده انگشتش رفته لای در و اوخ شده! اومده از خودروساز بدبخت مادرمُرده شکایت کرده و تونسته با استخدام کردن بهترین وکلا مبلغ میلیون دلاری (چند برابر دیه کامل یک انسان مسلمان) بابت اوخ شدن انگشتش بگیره!

در نتیجه کاملاً طبیعیه که اون خودروساز، بعد از پرداخت این خسارت هنگفت برای جلوگیری از نقره داغ شدن مجدد توسط یه احمق دیگه، توی دفترچه راهنمای استفاده از خودرو، این مورد رو هم اضافه کنه:

هنگام بستن در خودرو مراقب انگشتان خود باشید!

تا بعداً دیگه کسی نتونه بابت مورد مشابه ازش شکایت کنه

و اگر این موضوع چند بار تکرار بشه احتمالاً تبدیل به یک قانون به شرح زیر خواهد شد:

گذاشتن انگشت لای در خودرو هنگام بستن در ممنوع است!

برای همین هم هست که دفترچه های راهنمای خودرو در آمریکا معمولا بیشتر از 200 یا 300 صفحه ضخامت پیدا کرده و روزبروز هم بر قطرشون افزوده می شه که لابلای موارد مرتبط با استفاده از خودرو، کلّی جملات بدیهی رو شاهد هستیم مثل:

هنگام استفاده از شیشه بالابر گذاشتن انگشت لای شیشه ممنوع است!

درست کردن قهوه توسط قهوه جوش خودرو به هنگام رانندگی ممنوع است!

ورود به استخر و آب تنی با خودرو ممنوع است!

پهن کردن رختخواب و خوابیدن جلوی خودروی درحال حرکت ممنوع است!!

به فرمودۀ استاد کاشانی، چندسال قبل در امریکا خانومی که یک خوردروی کاروان خریده بود بعد از فعال کردن کروز کنترل، صندلی راننده رو ترک کرد و رفت قسمت عقب برای درست کردن قهوه! که باعث ورود این خودرو به داخل باقالی ها شده و سرانجام هم موفق شده با پیگیری یک وکیل کارکشته، مبلغ هنگفتی از سازندۀ بربخت ماشینش به عنوان غرامت بگیره!

بنابراین از فردای اون روز در دفترچه راهنمای این خودرو احتمالاً این متن رو خواهیم دید:

راننده گرامی. کروز کنترل خودرو با سیستم اتوپایلوت هواپیما هیچ سنخیتی نداره. برای درست کردن قهوه و ترک صندلی راننده باید ابتدا ماشین رو پارک کنین و بعد تشریف ببرین...

یا مورد دیگه اینکه احتمالا یه بنده خدایی که از زحمت "سنگینی عقل" بی بهره بوده اومده با خودش یک شیر (منظور حیوان است نه شیر خوردنی) به سینما برده تا باهم فیلم ببینن!

 که طبیعتاً باعث ایجاد مشکلات کوچکی(!) شده و تعدادی از هموطنان غیور امریکایی تونستن بابت ترسیدنشون  از صاحب سینما غرامت بگیرن. برای همین هم این قانون در ایالت مربوطه وضع شده:

آوردن شیر به داخل سینما ممنوع بوده و جرم محسوب می شود!

فکر می کنم دیگه نیازی به توضیح اضافه نباشه.

البته (با اجازه حقوقدانان) این رو هم به بیان ساده عرض کنم که در قوانین مجازات اسلامی خودمون هم تا حد زیادی همین قضیه وجود داره (البته نه به شوری قوانین امریکا) و درمجموع باید جرم در قانون تعریف شده باشه مثلاً تا همین چندسال قبل، برای استعمال مواد مخدر از نوع شیشه تعریف جرم انجام نشده بود (الان رو نمیدونم)

*******************************************

درمجموع شکی نیست که وضع قوانین در هر منطقه ای با رفتارهای مردم اون جامعه رابطۀ مستقیمی داره. بهرحال امریکا کشور مهاجرهاست و انواع و اقسام فرهنگهای متفاوت از هفتاد و دو ملت رو میشه در اون دید و قطعاً نمیشه فرهنگ و رفتار مردم اونجا رو با کشوری مثل سوئیس مقایسه کرد.

پس شاید بشه گفت بسیاری از قوانین خنده دار اونجا پیرو رفتارهای احمقانۀ بخشی از مردم وضع شده و بدیهیست که این بخش کوچکی از مردم، به علت وسعت و جمعیت زیاد امریکا، خودبخود تشکیل یک جامعه آماری قابل توجه رو میده.

اینها رو عرض کردم که برسم به این قانون معروف ایالت فلوریدا :

در ایالت فلوریدا هرنوع رابطه ج.ن.س.ی با جوجه تیغی ممنوع است !!

در بهترین حالت اینطور به نظر می رسه که این قانون برای کنترل بیشتر مبتلایان به گرایش زوفیلیا (رابطه با حیوانات) وضع شده. ولی چیزی که نتونستم بفهمم اینه که اگه شخص مبتلا به این عارضه، قصد شومی نسبت به جانوران بی زبون داشته باشه چرا جوجه تیغی آخه؟!

بخدا حیوونای لطیف تری هم وجود دارن!

مخصوصاً عبارت "هرنوع رابطه" در این قانون خیلی عجیب به نظر میرسه.

مگه برای ایجاد یک رابطه عاطفی و عاشقانه(!) و درنهایت خاک بر سری با جوجه تیغی چه پوزیشن های مختلفی می تونه تعریف بشه که همه اونها ممنوع شده؟!

خراب اون شخصی شدم که برای اولین بار دست به این اقدام متهورانه زده!

با اجازه از محضر حضرت حافظ و بزرگترا:

غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود                ز هرچه رنگ تعقّل* پذیرد آزادست!

* (اصل این عبارت در تمامی اسناد تعلّق است)

*******************************************

پ.ن) این مطلب در تیرماه 95 نوشته شده بود که امشب بازنویسی شد. اون موقع یکی از دوستان طی پیام خصوصی به من تذکر دادن که چرا از واژه "درب" استفاده نکردی؟ (مثلا درب خودرو) که خدمتشون عرض کردم :

واژه "درب" علیرغم باکلاس تر بودن ظاهری، اشتباهه . 

"در" درسته