طهران قدیم (آداب شب زفاف)

ساخت وبلاگ

قبل از شروع باید اعلام کنم که برای خوانندگان حساس به حفظ شخصیت و کرامت انسانها خوندن این مطالب ناراحت کننده بهیچوجه توصیه نمیشه. همچنین لازم به ذکره که این نوشته در گروه سنی 18+ در نسلهای قبل و 8+ در نسل جدید قرار دارد!

آداب شب زفاف

«به روایت مرحوم استاد جعفر شهری»

«... اطاق را برایشان خلوت کرده و عروس و داماد را به حال خود می گذاشتند و ینگه عروس (زن همراه عروس در شب زفاف) هم در را از رویشان چفت کرده و پشت در به انتظار می نشست. در این زمان، دختران و زنان جوانی که همراه عروس به حجله رفته و اکنون بیرون رانده شده بودند پشت در اتاق حجله اجتماع کرده، هریک روزن و سوراخ و منفذی گیر آورده، از سرو کول هم بالا رفته تا درنهایت چشم بر آن نهاده و به داخل می نگریستند!

از این زمان به بعد بود که ینگه عروس مدام به در میزد و هشدار می داد:

دِ  زودباش دیگه چرا معطلی؟!

... این جماعتِ پشت در، که جزئی ترین حرکات آنان را زیر نظر داشته و صدای عمه و خاله و عم قزی و عروس عمه و دیگران که از پشت در نواقص کار(!) را گوشزد کرده و هرچیز را بکن مکن نموده ... گویی که خود به جای عروس قرار گرفته و عجله ی کار را درخواست می کنند!

...و وای بر احوال دختر و خانواده دختری بود که در شب عروسی روسیاهی به بار آورده باشند. هیچ عذری در اینجا قابل بخشش نبود.

می توانستند دختر را بدون هیچ حق و حقوقی همان شب بیرون کرده و به اسم ناشزه طلاق بدهند و حتی جهیزیه او را به عنوان خسارت(!؟!) تصاحب نمایند.

و از بی آبرویی هایی که در مورد دختر و خانواده اش انجام می دادند :

دستمال های معروف دختر را برده و در میان جمعیت زنان خودی و بیگانه مخصوصاً خانواده شرمسار عروس نشان داده و افتضاح به بار می آوردند.

عروس را از حجله بیرون کشیده وسط مهمانان آورده و تف به صورتش می انداختند.

دستمال هایش را به سرش سنجاق کرده دور مجلس می گرداندند.

گیس هایش را قیچی می کردند.

بالای پشت بام رفته و بر طشت می کوبیدند! (یعنی تمام شهر بفهمند که دختر این خانواده دختر نبوده!)

[پیام بازرگانی: جسارتاً فکر میکنم در اون زمان هنوز روایت معروف امام صادق پیرامون بالاتر بودن اهمیت آبروی مومن نسبت به خونه خدا کشف نشده بوده. هرچند الان هم تفاوت معناداری رو نمی بینیم! ببخشید. به ادامه متن توجه فرمایید]

دو دسته از از قوم داماد از زن و مرد به خانه عروس رفته، مردها تف (آب دهان) به ریش پدر عروس می انداختند و زنها هم پیاله ای از ... (مدفوع انسان) از خلا (wc) برداشته و به سر و گیس مادر عروس می مالیدند!!

[پیام بازرگانی دوم: جسارتاً ببخشید روم به دیوار. ولی این حرکت عجیب و غریب توسط قوم داماد که قطعاً با نهایت جدیت هم انجام میشده ناخودآگاه بنده حقیر رو به یاد اون جمله معروف مرحوم برتراندراسل انداخت که میگه: یکی از نشانه های نزدیک شدن به نقطه فروپاشی روانی این است که فکر کنیم کاری که انجام می دهیم بیش از حد مهم است! ببخشید. به ادامه متن توجه فرمایید. فقط خواستم اشاره ای به وضعیت سلامت روانی بیش از حد اجداد نزدیکمون داشته باشم. همین]

و سرانجام نیز عروس را با چادرنماز، بصورت وارونه سوار خر کرده روانه خانۀ پدر می نمودند...

چه بسیار دخترانی که به همین روش به دست نزدیکان خود سربه نیست شدند.

چه خانواده هایی که بخاطر این موضوع جلای وطن می کردند و گمنام به شهر دیگر کوچ می نمودند.

البته بعضی ها هم داماد را با پول راضی نگه می داشتند(!؟!)

و در عین حال هم بسیار جوانمردانی بودند که آن موضوع را به روی خود نیاورده و دستمال را با خون خود رنگین کرده و برای دختر مدرک می ساختند ازجمله میرزا احمد عطار  ...

درمجموع، بکارت در آن زمان بلایی بود برای خانواده های دختردار که تا زمانیکه دخترشان را شوهر نمی دادند و به اصطلاح برگه روسفیدی(!) تحویل نمی گرفتند، همیشه دلشان در هول و ولا بود و از دعاهای همیشگی شان بر سر نماز این بود که: خدا به دیدی دیدی دشمن گرفتارشان نکند.

البته در رفع و رجوع آن هم حیله هایی وجود داشت! از قبیل ... »

****************************

پ.ن 1) مجموع رسم و رسومات ما ایرانیان به زیبایی و صراحت هرچه تمامتر در 5 جلد کتاب معروف طهران قدیم تالیف ارزشمند مرحوم استاد جعفر شهری بیان شده است که بعضی از مطالب کتاب فوق در این وبلاگ با ذکر منبع ثبت گردیده البته ترجیحاً بدون هیچ قضاوتی از سوی بنده حقیر (والا بخدا! مگه مرض دارم بخوام گیر بدم به ملّتی که در توهّم 2500 ساله و داشتم داشتم هاشون گیر کردن و بگم این فرهنگ 150 سال قبلمون بود وای به حال ...)

پ.ن 2) با احترام عمیق به ساحت علمی و خدمات ارزشمند این استاد بزرگوار و فقید، ضمن حفظ اصل مطلب در بعضی موارد به دلیل نامانوس بودن ترکیب بندی، تغییراتی ایجاد گردیده است.

پ.ن 3) نیازی به تذکر نیست. این پست همون نوشته قبلیه (مورخ 30 مرداد 95) که امروز به دلایلی مجدداً بازنویسی شد.

عیدی حاج خانوم...
ما را در سایت عیدی حاج خانوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msjy13g بازدید : 157 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 21:50