تقسیم بندی مدیران

ساخت وبلاگ

یکی از راههای میان بُر زدن برای شناسایی دنیای اطراف (از اشیاء تا انسانها) طبقه بندی کردن اونهاست که بسیاری از این طبقه بندی ها پایه علمی داره و مورد پذیرش دنیا قرار گرفته و خیلی ها هم خیر.

بعضی طبقه بندی ها هم توسط جادوگران کلمات انجام گرفته که نسلها سینه به سینه منتقل شده و هرچند اعتبار علمی قابل اعتنایی نداره اما جذابیت و زیبایی خاص خودش رو همچنان حفظ کرده.

مثلا زمانی که اون بزرگوار شیرازی درگیر کمر باریک و لعل لب و شراب ناب و خال هندوی فلانی و اندام سکسی بهمانی بود(البته همه میدونیم که منظورش آسمانی و عرفانی و الهی بوده!) بنده خدایی هم در این طرف ایران (نزدیکی های سبزوار خودمون) هوس کرد طبقه بندی متفاوتی از انسانها ارائه بده که البته تقسیم بندی قشنگی بود و همه شنیدیم:

از

آنکس که بداند و بداند که بداند ...

تا

آنکس که نداند و نداند که نداند ...

 

راستش با توجه به مقدمۀ فوق هوس کردم برای جا نموندن از قافلۀ طبقه بندی افراد، بنده هم عرض اندامی کرده و خلاصه مشاهداتم رو در قالب یک طبقه بندی از مدیران (یا بهتر عرض کنم صاحبان کسب و کارهای کشورم) البته در حوزۀ پرداخت حقوق پرسنل داشته باشم.

به این ترتیب:

اونی که داره و میـــده

اونی که نداره و نمیده

اونی که نداره و مـیده

اونی که داره و نمـیده

  

بخش اول

« داره و میده »

 خب بحثی نیست. خدا خیر و برکت بده به کسی که چرخ سازمانش میچرخه و درآمدزایی میکنه و حق و حقوقات پرسنلش رو هم سر وقت میده. ایشالا دست به خاکستر بزنی طلا بشه برات مادر!

البته این پدیده چند سالی هست که در کشور ما خیلی کمرنگ شده

 

  

بخش دوم

« نداره و نمیده »

 برخلاف مورد قبل، متاسفانه این مورد در کشور ما زیاد دیده میشه. بهرحال وضعیت اقتصادی خرابه و خیلی از سازمانها نهایت هنرشون اینه که تونستن خودشون رو با هزار مصیبت و ضرر و زیان فقط زنده و سرپا نگه دارن به امید آینده ای بهتر.

البته اینجا باید تشکر ویژه ای بکنم از پرسنل با معرفتی که حتی چند ماه حقوق نگرفتن اما همچنان به سازمانشون وفادار هستن (فارغ از اعتقاد شخصی خودم مبنی بر تایید یا رد این حرکت)

 

 

بخش سوم

« نداره و میده »

 از استثنائات عجیبیه که یک مورد باهاش برخورد داشتم :

سالها قبل با بزرگواری کار میکردم که روز اول همکاری بهم گفت:

ــ اگه حقوق بچه هام (هیچوقت از لفظ کارگرهام استفاده نمیکرد و میگفت بچه هام) از یکُم برج بشه دوم، خودت با احترام استعفاتو بنویس و برو !

یادمه یک بار نقدینگی مجموعه پایین بود. باهاش تماس گرفتم و گفتم نمی تونیم تا 3 روز دیگه (یعنی یکم برج) حقوق بچه ها رو بدیم و ممکنه چند روزی تاخیر داشته باشیم تا زمان وصول مطالبات و پرداخت حقوق.

گفت: مشکل منه نه بچه ها! به فلانی زنگ بزن و بگو مبلغ کسری تون رو بریزه به حساب تا آخر ماه با سود فلان درصد بهش برمیگردونم.

اوایل کارم بود و هنوز شناخت درستی از روحیه این بزرگوار نداشتم. برای همین گفتم حالا مطمئنی که نیاز به گرفتن پول نزول داریم؟ بچه ها چند روز صبر میکنن.

جواب دندون شکنی داد:

ــ نگران پول نزول نباش. جواب خدا با خودم! اگه من نمی تونم اول برج حقوقشونو بدم پس ... میخورم کارخونه باز میکنم! (ببخشید به همین وضوح گفت طوریکه من گوشام آویزون شد)

بعدها چند بار شنیدم که در وضعیت خراب اقتصادی ملک خودش رو به ضرر سنگین فروخته تا حقوق بچه ها رو بده

تا به امروز چنین پدیده نادری رو ندیدم.

 

 

 بخش چهارم

 « داره و نمیده »

 اینا خیلی باحالن!

گنجشک مغزانی که هنوز فکر میکنن به منشی و حسابدار و راننده و انباردار و مدیرشون لطف کردن و منت سرشون گذاشتن که آوردنشون سر کار! افرادی که دیر یا زود سرشون بدجور به سنگ خواهد خورد

اینا علیرغم اینکه حساب بانکی شون داره منفجر میشه اما وقتی میگی حقوق پرسنل رو چرا نمیدی میگن:

پررو میشن !!!

آقای محترمی که این تفکر رو داری:

در کنار اینکه شما رو دعوت میکنم به رعایت تقوا و پرهیزگاری، ایضاً دعوت میکنم به دیدن فیلم The Prestige و اون صحنه ای که آقای انجیر وارد کلرادو میشه و یک کالسکه با چهار اسب میاد دنبالش. خدا شاهده عقل و شعور و فهم و درک اسب سمت راست ردیف عقب اون کالسکه از تو ... انسان نما بیشتره.

عیدی حاج خانوم...
ما را در سایت عیدی حاج خانوم دنبال می کنید

برچسب : تقسیم,بندی,مدیران, نویسنده : msjy13g بازدید : 161 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 0:51