مقابله با حمله حیوانات وحشی در طبیعت

ساخت وبلاگ

یکی از مشکلاتی که برای طبیعتگردان عزیز اعم از ماهیگیران، کوهنوردان، شکارچیان و امثالهم پیش می آید حمله ناگهانی از طرف حیوانات وحشی است.

در این مواقع، مانند هر زمان دیگری که نیازمند تصمیم گیری فوری و صحیح هستیم، حفظ خونسردی دارای اهمیت حیاتی بوده و قطعاً در این حالت است که تصمیم گیری بهتری انجام خواهد شد.

بهرحال هر حیوانی قلق خاص خودش را داشته و تجربه نشان داده تنها موجودی که متاسفانه به این راحتی ها نمی توان چاره ای در برابر آسیب های احتمالی آن پیدا کرد، نژادهای مختلف انسان است !

سگ ها

 به نظر میرسد تعیین کننده ترین عامل در اینجا " ترس" ماست. از آنجایی که سگها به دلیل قدرت عجیب بویایی شان، توان تشخیص "بوی ترس" را از انسان دارند پس درصورت ترسیدن، تمام معادلات به نفع سگ تمام خواهد شد. از طرف دیگر اگر همین ترس، باعث فرار ما شود، ضعیف ترین سگ را تبدیل به هیولایی خطرناک می کند. پس در هر شرایطی فرار کردن ممنوع.

در صورت پارس کردن سگ (یا سگها) اگر در حال حرکت هستید نه بایستید و نه تندتر حرکت کنید بلکه با همان سرعت قبلی بدون توجه به آنها مسیر خود را ادامه دهید چون معمولاً پارس کردن سگ به معنای قصد او برای حمله نیست.

نکته مهم اینکه در این موقعیت (یعنی پارس کردن سگ) اگر چوب دستی همراه دارید بهیچوجه آن را بلند نکنید و حالت حمله به خود نگیرید که وضعیت بسیار خراب شده و کار به جاهای باریک خواهد کشید.

ولی اگر صدای خرناسه شنیدید بدانید که ابعاد قضیه وارد حالت جدی تری شده. چرا که خرناسه کشیدن سگ علامت حمله قریب الوقوع است. مخصوصاً اگر دم سگ هم بالا رفته باشد که دیگر شک نکنید وضعیت اضطراری است!

در این صورت تحت هیچ شرایطی نباید به حیوان پشت کنید بلکه برعکس، باید حالت حمله به خودتان گرفته و مخصوصاً اگر چوب دستی همراه دارید آن را بالا آورده و در لحظه ای که حمله سگها آغاز شد تردید نکنید و شما شدیدتر از سگ ها با انواع صداها و سوت و نعره و تکان دادن دست و چوبدستی به آنان حمله ور شوید.

خاطره ای از خودم در این مورد:

چندماه قبل با دو پسرم برای ماهیگیری به یکی از سدهای اطراف مشهد رفته بودیم. در راه بازگشت، به گله ای از گوسفندان نزدیک شدیم و من نگران موضوع سگهای گله بودم که ناگهان از سمت راست ما 3 فروند سگ زبان نفهم قوی هیکل، هم پارس کردند و هم خرناسه کشیدند و هم حمله کردند(!) و جهت حمله آنها به سمت پسر کوچکترم که کمی از ما فاصله داشت بود.

چاره ای نداشتم. باید تمام تئوری ها در یک لحظه به عمل تبدیل میشد. فوراً با حرکت دادن دستها و کوبیدن محکم پاها بر زمین و ایجاد نعره ای وحشیانه به سگها حمله ور شدم طوریکه زبان بسته ها خودشان هم متحیر ماندند که این جانور وحشی از کجا پیدا شد؟!

البته صاحبان گله هم به موقع به دادمان رسیدند و با میانجیگری و ریش سفیدی آنها مشکل برطرف شد و درنهایت ضمن روبوسی با سگها مسئله کاملاً حل شد!

فقط تنها مشکلی که برایم باقی ماند این بود که از آن روز پسرم کمی گوشه گیر شده و اگر به سمتش بروم با دیدن من، فرار میکند!  :-(

ضمناً اگر چوب دستی همراه ندارید می توانید از سنگ استفاده کنید که البته هرگز نباید مستقیماً به خود حیوان بزنید. بلکه باید سنگها را در چند متری حیوان پرتاب نمایید تا تمرکز سگها به جای شما، بر قلوه سنگ ها معطوف شود.

البته موارد غیرقانونی مثل اسپری فلفل هم هست که کارساز بوده ولی تا لحظه آخر بهیچوجه نباید استفاده شود. متاسفانه بعضی از افراد از خدا بی خبر با خود گرد فلفل حمل می کنند و آن را در مسیر سگها بر روی زمین می ریزند که همین نامردی باعث مرگ دردناکی برای حیوان زبان بسته خواهد شد.

(خواهشاً اگر اسم انسان بر رویتان سنگینی نمی کند، هیچوقت این کار را نکنید)

در آخرهم بنا به توصیه تنی چند از دوستان متخصص(!) یکی از بهترین راهکارها در حمله سگ (با عرض پوزش) ادرار کردن بر روی زمین است چرا که باعث ایجاد یک قلمرو شخصی از طرف شما برای حیوان شده و کلاً شما را فراموش می کند و مشغول ارزیابی قلمرو شما و مسائل مربوط به قوانین حقوقی و شاید هم ثبتی آن می شود!

به عبارت دیگر پای قلمرو که به میان می آید سگها دیگر بنده و شما را آدم حساب نمی کنند! البته هرچند از نظر تئوری ممکن است درست باشد ولی از نظر عملی فکر نمیکنم در شرایط حمله سگ، کسی قادر به انجام این حرکت انقلابی باشد. پس چوب دستی فراموش نشود.

گرگ

برخلاف آنچه که شنیده ایم، معمولاً گرگ ها به ندرت به انسان حمله کرده و حتی فرار و دوری هم می کنند. بیشترین حمله گزارش شده از طرف گرگها، درحقیقت از طرف خود گرگهای بدبخت نبوده بلکه از سوی موجوداتی است که بر اثر جهل و اشتباه انسانها و به قصد بالا بردن خوی تهاجمی در سگهایشان از آمیزش گرگ نر و سگ ماده موجوداتی خلق می کنند که در ایران به نام "گرگاسگ" یا "گرگاس" از آنها یاد می شود و چون نمی توانند از پس تربیت این موجود عجیب برآیند بعد از مدتی آن را در بیابان رها کرده و باعث دردسر زیادی هم برای خود و هم برای سایر موجودات می شوند و البته اسم گرگ های مظلوم را هم خراب می کنند!

گرگاس ها به دلیل همنشینی اولیه با انسان، هیچ ترسی از آدم ها نداشته و هرجا که شخص تنهایی را پیدا کنند دست نوازشی بر چهره وحشت زده او خواهند کشید!

روش تشخیص گرگ از گرگاس هم فقط از روی گردن حیوان است. گردن گرگاس مثل سگها کشیده است ولی در گرگها سر به بدن چسبیده به نظر می رسد. علاوه بر آن گرگها بصورت گروهی برای شکار می روند.

پس اگر گرگی به تنهایی به شما حمله کرد بدانید که گرگ نیست و گرگاس است. خوبی اش هم در این است که می دانید توسط چه موجودی خورده شدید و با جهل از دنیا نمی روید!

ضمناً گرگها بسیار موجودات باهوشی هستند و اگر جایی فکر می کنید ممکن است گرگ وجود داشته باشد باید محکم قدم بردارید و پاهایتان را به زمین بکوبید زیرا در غیر اینصورت فکر می کنند شما ضعیف هستید و بر اساس فطرت ذاتی خود که حمله به موجودات ضعیفتر است حمله می کنند.

یکی از خطرناک ترین کارها در محدوده ای که گرگها حضور دارند لنگان لنگان راه رفتن است. این کار یعنی با پای خود به استقبال یک شام خوشمزه رفتن! حتی اگر پایتان درد میکند و ضربه خورده و شکسته و خورد شده(!) به خاطر خودتان هم که شده محکم قدم بردارید.

البته گرگها هم مثل بقیه حیوانات در زمان هایی مثل "احساس خطر برای توله هایشان" و یا " ورود به قلمرو شخصی" حتی در مورد انسان هم خطرناک می شوند.

در مواجهه با چنین حالتی نه فرار کنید و نه مستقیم به چشمهای حیوان خیره شوید فقط کافی است که عقب عقب رفته و از قلمرو او و فرزندانش دور شوید ولی اگر حالت حمله به خود گرفت همانند روش مقابله با سگ هرچیزی که بتواند شما را ترسناک تر نشان دهد کارساز خواهد بود. استفاده از چوب دستی و ترقه و نعره های وحشتناک و ... همه با هم خوب است.

البته در بعضی اوقات خوابیدن به حالت جنینی روی زمین توصیه شده ولی فکر نمیکنم کسی حاضر باشد برای اثبات صحت و سقم آن اولین قربانی باشد!

خرس

پیشگیری بهتر از درمان است! تا جایی که میدانیم خرس (مخصوصاً خرس قهوه ای ایران) هیچگاه به بیشتر از دو نفر حمله نکرده است. پس اولاً در جایی که احساس می کنید جناب خرس حضوری فعال دارد، حتماً با تعداد نفرات بیشتر و درکنار هم (تاکید مجدد می شود در کنار هم نه با فاصله) حرکت کرده و ترجیحاً با ایجاد سرو صدا مانند بلند صحبت کردن، آواز خواندن یا پخش صدای موزیک و ... کاری کنید تا خرس وجود شما را از دور تشخیص داده و قبل از مواجهه با شما خودش محل را ترک کند.

فقط این را بدانید که خرسها شدیداً از غافلگیرشدن متنفرند!

با این حال اگر مورد حمله خرس قرار گرفتید بهتر است فرار کرده و از افسانه معروف خوابیدن و خود را به مردن زدن پیروی نکنید.

(بهرحال خرسه ؛ خر که نیست!)

ولی اگر زمان نبود، به پشت خوابیده و گردن را با دستهایتان محکم بگیرید شاید در این حالت خرس اندکی ترحم کرده و تکه ای از بدن شما را به عنوان یادگاری با خود ببرد!

 اما اگر خرس قصه ما چیزی بیشتر از یک تکه خواست، چاره ای نیست. برگردید و مثل یک مرد مبارزه کنید تا حداقل جای کمی افتخار برای بازماندگانتان باقی بگذارید!

ضمناً برخلاف واقعیتی که در مورد سگ ها عرض شد، با همراه داشتن یک عدد اسپری فلفل در مقابل جناب خرس احساس قدرت نکنید که عاقبت چندان خوبی برایتان به همراه نخواهد داشت. زیرا تا جایی که شنیدم اسپری فلفل در مورد خرسها چندان اثربخش نمی باشد.

پس مجدد تاکید می شود: هرگز با حضور بی سرو صدای خود یک خرس را غافلگیر نکنید.

یوزپلنگ ایرانی

این مورد بهیچوجه شوخی بردار نیست. در مورد رفیق گرمابه و گلستان اصحاب رسانه(!) شما نه تنها حق کشتن او را برای حفظ جان خود نداشته، بلکه حتی در زمان خورده شدن توسط این موجود عزیزدردانه حق فحش دادن به او را هم ندارید!

البته من این حرکت شنیع و غیراخلاقی در تصویر روبرو را هم تایید نمی کنم. زشته بخدا !

بهرحال یادتان باشد اگر خدای ناکرده زبانم لال از گل نازکتر به این موجود جدیداً نازنین بگویید از حمله خبرنگاران (و بقول خودشان اصحاب رسانه) در امان نخواهید بود.

آنها شما را به کلاغهای کور آسمان نشان داده و کاری می کنند که با یک قاتل زنجیره ای برابری کنید و درنهایت خود را داوطلبانه در دیگ غذای اولین حیوان وحشی که ببینید انداخته و روی خود نمک هم بریزید. پس در زمان خورده شدن توسط این موجود عزیز و در لحظات آخر زندگی سعی کنید به تجربیات و خاطرات خوب گذشته فکر کنید!

جمع بندی کلی

1) سعی کنید همیشه در تعداد نفرات زیادتری به طبیعتگردی بپردازید (البته بجز کسانی که سوهان روح هستند مخصوصاً در ماهیگیری!).

2) چوب دستی برخلاف ظاهر احمقانه اش می تواند جان شما را نجات دهد فراموشش نکنید.

3) ترقه های چهارشنبه سوری بسیار کارسازند. بخدا آنها برای این ساخته نشده اند که برای رفع نیاز سادیسمی خود جلوی پای زن و بچه مردم بیندازید! حتماً تعداد زیادی از آنها را همراه داشته باشید.

4) اگر شب داخل چادر مستقر هستید محل تهیه غذا از چادر شما حداقل باید 100 متر فاصله داشته باشد و پس مانده غذاهایتان را در فاصله ای بیشتر از 100 متر از محل اقامتتان ترجیحاً دفن کنید. نیازی نیست به دیگران نشان بدهید که دیشب جوجه کباب میل فرموده اید. این قضیه می تواند به قیمت جان شما تمام شود.

و از همه مهمتر: در هر شرایطی حفظ خونسردی از اوجب واجبات است. 

در غیر اینصورت:

لطفاً برای طبیعتگردی به پارک محله تان بروید و نه خود را اذیت کنید و نه حیوانات را !

 

عیدی حاج خانوم...
ما را در سایت عیدی حاج خانوم دنبال می کنید

برچسب : مقابله,حیوانات,طبیعت, نویسنده : msjy13g بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 5 مهر 1396 ساعت: 2:40