عروس تقلبی

ساخت وبلاگ

چند وقت قبل یکی از وکلای محترم دادگستری از خاطراتش می گفت که جوانی وارد دفترکارش شده و گفته آقای وکیل به دادم برس. به من عروس تقلبی انداختن!

.

گویا جریان از این قرار بوده که در جلسه خواستگاری، دختر کوچیکه رو (که خوش آب و رنگ تر بوده) نشون دادن و موقع عقد (بعد از خطبه و امضای دفتر) زمانی که روبند عروس خانومو برداشته دیده ای دل غافل خواهر بزرگه رو بهش قالب کردن!

آقای داماد هم زده زیر کاسه و کوزه و اومده بود برای شکایت.

.

آقای وکیل در ادامه پرسیده شغلت چیه؟ آقای داماد هم گفته: مارگیر!

جالب اینجاست که این شغل جزء مشاغل نسبتاً پردرآمد محسوب میشه. گویا چندماه سال کار می کنن و بقیه سال هم استراحت.

البته آقای داماد در خاطراتش از گزیده شدن توسط یک مار افعی هم یادی کرده بود. بهرحال هر شغلی مخاطرات خودشو داره.

.

یاد خاطرات خودم افتادم. از دوران جوونی که مدت نسبتاً زیادی ماموریتهای کویری میرفتم و کیفیت خاص و تکرارنشدنی زندگی در کویر رو تجربه می کردم، در معیت یکی از اساتید، به فنّ مارگیری و عقرب گیری و شکار انواع خزندگان آشنا شدم و مراحل تکمیلی اش رو هم تاحدی پاس کردم!

صید یک بزغاله مار کوچک یکی از سخت ترینشون و زنده گیری یک مار کبرا به تنهایی هم آخرین پروژه ام بود! (با این حال هنوز هم به مارهای گروه افعی نزدیک نمیشم) البته این رو هم بگم که هرگز تابحال هیچ ماری رو نکشتم.

امروز داشتم فکر میکردم بد نیست بی خیال این استرس و دردسر و زندگی شهری بشم و پاشم برم تو بیابون به شغل شریف مارگیری!

هم درآمدش خوبه هم عذاب وجدان نداری (در موسسات سرم سازی مارها رو نمیکشن) و از همه مهمتر اینکه:

درنهایت با موجود بی آزاری به نام مار سروکله میزنی نه با موجود خطرناکی به نام انسان!

عیدی حاج خانوم...
ما را در سایت عیدی حاج خانوم دنبال می کنید

برچسب : تقلبی, نویسنده : msjy13g بازدید : 177 تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 ساعت: 13:55