دگرخرپنداری و خودجُغدانگاری

ساخت وبلاگ

یک هفته از شروع سال جدید گذشت و متاسفانه آمار نزدیک به 150 کشته و حدود 3000 مجروح در تصادفات جاده ای کشورمون، علیرغم اینکه نسبت به سالهای قبل کمتر شده ولی بازهم دردآوره.

بدون شک عزیزانی که به رحمت خدا رفتن یا الان در بیمارستان بسترین، در لحظۀ شروع سفر هرگز تصوّر نمیکردن که ممکنه خودشون یکی از پایه های تشکیل دهندۀ این آمار ناراحت کننده باشن و طبیعتاً مثل بنده و شما و دیگران، مرگ رو برای همسایه می دیدن.

معتقدم چقدر خوب میشد عزیزانی که تجربۀ رانندگی طولانی تری دارن (از هموبلاگی های عزیز گرفته تا رانندگان قدیمی مخصوصاً پایه یک ها که تجربه هاشون بسیار گرانبهاست) تصمیم بگیرن در راستای ایجاد محتواهای جدید در این زمینه، در وبلاگ و صفحات شخصی شون اقدام کنن

البته نه کپی پیست های تکراری که در اینترنت می بینیم و حوصله مون سر میره از خوندنشون.

بلکه محتوایی کاملاً کاربردی بدون هیچ اضافات؛ که اگه این مهم رو به عنوان وظیفه ای کوچک برای خود تعریف کنیم، قطعاً اثرات مثبت و مفیدش رو در درازمدت خواهیم دید.

..

نگارندۀ این سطور، به عنوان کسی که 22 سال رانندگی مداوم و هزاران کیلومتر رانندگی جاده ای داشته (اکثراً هم رانندگی در جاده های خطرناک کویری) و تاکنون نه به ماشین کسی زده و نه هیچکس تونسته به ماشینش بزنه(!) و از همه مهمتر، تا این لحظه حتی یک بار هم سابقۀ ترمز شدید در کارنامۀ رانندگیش وجود نداشته قصد داره تا در این پست، یکسری مطالب رو فقط برای یادآوری به خودش بنویسه. هرچند اگه مطالعۀ این پست، برای یک نفر (تاکید میکنم حتی یک نفر) فایده ای داشته باشه، برای نگارنده کافیست.

..

.

.

.

(شماره 1)

ش

اصطلاح مضحک و خنده دار "راننده حرفه ای"

رو برای همیشه از ذهنمون خارج کنیم

.

اگه قرار بود که ملبّس بودن به ردای فاخر "راننده حرفه ای" قادر باشه جلوی مرگ و هرگونه خطر رو بگیره، پس الان بزرگان و مدال آوران عرصۀ رالی و مسابقات اتوموبیلرانی کشورمون (مرحوم سعید اعرابی و احمد شرقی) رو هنوز در بین خودمون داشتیم.

شاید اگه در زمان حیات، کسی به اونها میگفت که زندگیشون نه در یک جاده خطرناک، بلکه در اتوبان همّت تهران و بر اثر برخورد با گاردریل به اتمام میرسه، خنده شون میگرفت!

.

واقعیت اینه که اگر منِ نوعی، یک میلیون کیلومتر بدون هیچ مشکلی رانندگی کنم اما کافیه در 100 متر بعدی احتیاط نکنم تا مرگ خود و اطرافیانمو رقم بزنم.

.

بنا بر اعتقاد شخصی ام، این واژه (یعنی راننده حرفه ای) بیشتر از اینکه مفید باشه، یک سراب کشنده و یک توهّمه تا واقعیت.

تعریف "رانندۀ حرفه ای" فقط در مسابقات مختلف اتوموبیلرانی معنا پیدا میکنه و در کوچه و خیابون و جاده، نه تنها بی معناست بلکه به عنوان یک راه مطمئن برای خودکشی یا دگرکُشی میشه روش حساب کرد.

.

تجربه نشون داده اکثر اوقات، یک پای ثابت اکثر تصادفات شدید رانندگی و کشتارهای مربوط به اون، وجود یک متوهّم به حرفه ای بودنه که هم برای خودش خطر ایجاد میکنه و هم دیگران.

.

یک انسان عاقل، به جای اینکه مدام با خودش تکرار کنه من حرفه ای هستم، کمی بیشتر احتیاط میکنه!

.

.

.

(شماره 2)

.

 جغد یا انسان؟ مسئله این است!

.

آقا تعارف که نداریم. از نظر علم زیست شناسی، یک راننده یا جزء گروه انسانها طبقه بندی میشه یا نمیشه.

.

اگه انسانه پس باید (تاکید میکنم: باید) قدرت بیناییش در شب تا 80 درصد نسبت به روز کمتر بشه.

اگه جغده که هیچ حرفی ندارم!

.

هرگاه شخصی رو دیدیم که در جاده ای که در روز با سرعت 110 کیلومتر در ساعت از اون رد میشه، اگر در شب هم با همون سرعت رانندگی کرد، شک نکنیم که اصلاً راننده نیست.

.

حتی اگه 40 سال هم پشت فرمون نشسته باشه.

حتی اگه ادعا کنه من سالها راننده شخصی فلان وزیر بودم

حتی اگه ادعا کنه آقای شوماخر شاگرد خودم بوده

حتی اگه باد به غبغبش بندازه و بگه : من رانندۀ شب رو هستم!

.

شاید بهتر باشه این عزیزانو به حال خودشون رها کنیم که تجربه نشون داده هزینه کردن روی درمانشون هم توجیه پذیر نخواهد بود! فقط کنارشون نشینیم. همین

.

ما اصلاً چیزی به نام راننده شب نداریم.

اینم یک توهّم خطرناکه که همچنان درحال گرفتن قربانیه.

.

اگه شخصی مثل بنده حقیر که مجبور بودم هزاران کیلومتر رانندگی جاده ای در شب داشته باشم بازهم دلیل بر این نیست که به جرگۀ پرندگان (از نوع جغد) پیوسته باشم و هیچ اطمینانی نیست که در 100 متر بعدی اتفاق بدی برام نیفته.

.

متوهّمین رانندۀ شب بودن همانند خودجُغدانگارانی هستن که هم خودشون و هم دیگران رو به سانحه و فجایع غیر قابل جبران می کشونن.

.

ضمناً یادمون باشه مهمترین خطر رانندگیِ شب در جاده ها، فقط برخورد با ماشین های روبرو نیست.

بلکه بیشترین نگرانی رو باید از برخورد حیوانات با ماشین داشته باشیم که بسیار وحشتناکه.

اگه دیده باشیم که یک سگ کوچولو با پژوپارس چیکار کرد، اگه می دیدیم که یک شتر با یک خودروی ال90 چه فاجعه ای رو رقم زد مطمئناً این موضوع رو دست کم نمی گرفتیم.

.

بهترین و امن ترین روش رانندگی در شب، برای اینکه ریسک برخورد با حیوانات کمتر بشه، حرکت پشت اتوبوس یا خودروهای بزرگ دیگه با رعایت فاصله هست.

البته برای جلوگیری از لرزیدن اجدادمون در قبر، حتماً با نور پایین این کار انجام بشه.

.

.

.

(شماره 3)

.

 بخدا لاستیک عقب ماشین بچۀ زن بابا نیست

.

بدون هیچگونه قصد جسارت عرض میکنم که قشر شریف فروشندگان لاستیک خودرو قرار نیست از نظر علمی حتماً مطابق استانداردهای روز دنیا پیش برن.

اگه به قصد تعویض لاستیک رفتیم فروشگاه و اون جمله همیشگی رو بهمون گفت:

یک جفت لاستیک نو بنداز جلو و کهنه ها رو بنداز عقب!

شاید بهتر باشه با لبخندی از کنارش عبور کرده و کار خودمونو انجام بدیم.

یعنی تعویض هر 4 حلقه لاستیک.

.

این تفاوت و تبعیض بین لاستیکهای جلو و عقب همیشه منو به یاد احمقانه ترین سوال قدیمیها میندازه که چپ و راست یقۀ ما رو میگرفتن و میگفتن:

مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو؟!

.

فرسودگی لاستیک عقب شاید در رانندگی سبک شهری مشکل خاصی ایجاد نکنه اما در رانندگی جاده ای، اهمیت لاستیک عقب اگه از لاستیک جلو بیشتر نباشه، کمتر نیست.

حتی تحقیقات همراه با تجربه نشون میده امکان کنترل خودرو بر اثر ترکیدن لاستیک جلو در سرعت بالای جاده ای هست ولی لاستیک عقب هرگز.

.

.

.

(شماره 4)

.

هر گردی گردو نیست

.

همه میدونیم که بارندگی، میزان ریسک در رانندگی رو افزایش میده.

اما یک رانندۀ با تجربه و آگاه، تفاوت بین بارندگی ها رو تشخیص میده و میدونه که رانندگی در باران بهار با رانندگی در باران پاییز بسیار متفاوته (مخصوصاً مناطق خشک و کم باران)

 

اگه روزهای اول مهرماهه و اولین بارون پاییزی داره حال و هوای شهرمونو عوض میکنه کار عاقلانه اینه که اگر کار مهمی نداریم، هوس رانندگی و دوردور نکرده و به جاش بریم حموم خونه و یک صابون بذاریم زیر پامون و سرسره بازی کنیم! همون احساس خوب رو خواهیم داشت.

چون دوده و چربی های نشسته بر روی اسفالت در چندماهۀ تابستون، در اولین بارون پاییزی، کلاً ترمزگیری رو مرخص میکنه.

.

اما بارون های بهاری از نظر میزان خطر، وضعیت بهتری دارن. چون زمین بر اثر شستشوی مداوم چندماه گذشته، خیلی تمیزتره و تا حد کمی میشه روی ترمزها حساب باز کرد.

.

.

.

.

.

(شماره 5)

.

 چشم ها رو با آینه ها آشتی بدیم

.

کسانی که ادعا میکنن ما رانندۀ محتاطی هستیم و به کسی نزدیم ولی دیگران به ما زدن جزء کسانی هستن که ارتباط خوبی با آینه ماشین ندارن.

بد نیست وقتی که پشت فرمون هستیم، به جای دید زدن ناموس مردم(!) چشم هامون جلو، عقب و اطراف ماشین رو به صورت مداوم و همزمان کنترل کنه. راستی چقدر خوب بود مثل تیرۀ عنکبوتیان، مجهز به 8 چشم بودیم!

.

شخصاً هرگاه که پام روی ترمز میره، ناخودآگاه نگاهم به آینه میفته که بابت این عادت تا امروز چندبار از تصادف 100درصد (برخورد ماشین عقب با ماشین خودم) جلوگیری کردم.

البته این کار قرار نیست هر روز به دردمون بخوره. ولی اگه در طول مثلاً 30 سال رانندگی فقط یک یا دو مرتبه جلوی خطر رو بگیره برای جلوگیری از یک عمر پشیمونی کافیه.

.

.

.

(شماره 6)

.

.

.

فرق جاده با آزادراه رو فراموش نکنیم

.

حداکثر سرعت روز برای جاده های کشورمون بین 90 تا 110 کیلومتر بر ساعته.

هنوز هم نتونستم فاز افرادی که میگن من مثلا 400  میلیون پول به ماشین ندادم که 110 تا برم(!) رو بفهمم.

خداروشکر چون خودم نه پول این ماشین ها رو دارم و نه چنین تفکری، پس (به جای یادآوری برای خود) به این عزیزان اعلام میکنم:

لطفاً یک سرچ کوچولو در گوگل بزنین تا متوجه بشین نهایت سرعت جاده ای در کشورهای مختلف دنیا چقدره. 

تقلب هم نکنین! عرض کردم جاده نه آزادراه.

چون همه می دونیم که در بعضی از کشورها مثل آلمان نصف آزادراه هاش اصلاً محدودیت سرعت نداره.

..

.

.

(شماره 7)

.

دگر خر پنداری در رانندگی نتیجۀ خوبی نداره

.

در بسیاری از کشورها حداکثر سرعت مجاز جاده هاشون بر اساس شرایط آب و هوایی تغییر میکنه.

البته منظورم همون کشورهای کافر بی دین و از خدا بی خبره که آخرش قراره همه شون برن جهنم.

(البته نه بواسطۀ مردن در تصادفات رانندگی)

.

فکر میکنم این صحنه برامون خیلی آشناست:

درحال رانندگی هستیم و مه شدید و بارندگی جاده، دید همه رو تا حد زیادی کم کرده. ما می تونیم و مجاز هستیم که با سرعت 110 تا بریم. اما عقل سالم چیز دیگه ای میگه.

بنابراین با سرعت 60 کیلومتر در حال رانندگی هستیم ناگهان می بینیم که یک پیکان خسته باسرعت 100 کیلومتر ویییییییییییژ از کنارمون رد شد!

.

خب عزیز من.

ساده ترین کار در رانندگی که از عهده یک بچه 5 ساله هم برمیاد فشاردادن پدال گازه.

فکر میکنی هنر کردی یا احتمالاً این کار فقط به ذهن تو رسیده و دیگران شعورشون نکشیده که این کار رو انجام بدن و زودتر به مقصد برسن؟ این کار نشون دهنده مهارت تو نیست. بلکه نشون دهندۀ نوعی از بیشعوری در وجودته. فکر نکن دیگران خر بودن و نفهمیدن و فقط تو فهمیدی و توانایی داشتی تا چند میلیمتر پدال گازو بیشتر فشار بدی.

متاسفانه در بسیاری از سوانح جاده ای، همیشه پای یک دگرخرپندار در میان است.

..

.8

.)8

(شماره 8)

.

فریب گرگ در لباس میش رو نخوریم

.

چقدر ساکت، چقدر زیبا و چقدر رمانتیک! خلوتی نیمه های شب در شهرها رو عرض میکنم.

نه ترافیکی می بینیم و نه سروصدایی.

اما یادمون باشه که این سکوت دلفریب و رویایی همچون گرگی در لباس میش در کمین ما نشسته.

.

آمار تصادفات کشنده و وحشتناک نیمه های شب در خیابون های خلوت رو نباید دست کم گرفت بنابراین رانندگی در این زمان، نیاز به دقت مضاعفی داره.

.

یک نکته مهم: هرگز بر اساس سبز بودن چراغ و ایجاد حق عبور برامون، تصور نکنیم که راه بازه! چرا که حیواناتی هستن در لباس آدمیزاد که چراغ راهنمایی رو فقط در روز روشن دارای حق می دونن (که البته همین میزان شعور هم ازشون بعیده)

.

چندماه قبل، در یک نیمه شب دل انگیز، درحال برگشت از شاندیز بودم. در بلوار وکیل آباد مشهد یک ماشین چنان با وضعیت وحشتناکی از پشت سر بهم نزدیک شد که اگه آینه رو نگاه نمی کردم و نمیکشیدم کنار، تصادف صددرصد داشتم که در بهترین حالت، شکستگی مهره های گردن سرنشین عقب ماشینم کمترین دستاوردش بود.

.

اون ماشین گرونقیمت چند بار منحرف شد و نزدیک بود به دو تا ماشین دیگه هم بزنه.

تنها حالتی که برای اون وضعیت رانندگی حیوان وار به ذهنم میرسه اینه که قطعاً در این دل شب به راننده خبر دادن که چه نشسته ای! خودتو برسون که جمعی از افراد گروه داعش با والده محترمه و مکرمه و عفیفه حضرتعالی مشغول جهاد نکاح هستند!!

..

.

.

*******************

در نهایت:

 اگه با پرایدمون و با سرعت 160 کیلومتر در ساعت رفتیم زیر تریلی و از حالت ماده به انرژی تبدیل شدیم، تقصیر رو فقط گردن ناامنی خودروهای ایرانی نندازیم.

.

با اینکه می دونم آرزوی محالیه ولی از ته قلبم آرزو میکنم همه عزیزانی که در جاده ها هستن، به سلامت برگردن سر خونه و زندگیشون. 

عیدی حاج خانوم...
ما را در سایت عیدی حاج خانوم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msjy13g بازدید : 180 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1396 ساعت: 15:34