عیدی حاج خانوم

متن مرتبط با «یک پیشنهاد بی شرمانه» در سایت عیدی حاج خانوم نوشته شده است

راهکار مفید یک دزد محترم!

  • چهارشنبه 22 آبان ماشینمو دزدیدن! به همین راحتی. 3 روز بعد (شنبه) ماشین پیدا شد. البته بدون لاستیک و باتری و پخش و بوق(!) و روکش صندلی و ... علیرغم اینکه این موضوع هزینۀ سنگینی روی دستم گذاشت، اما با , ...ادامه مطلب

  • مرز بین تشخیص "پیرزن" تا تشخیص "کادر درمانی"

  • . چهارشنبه 24 مردادماه، پدر با پای خود بر روی تخت بیمارستان خوابید اما دیگر بلند نشد! . قرار بود عمل جراحی کوچکی باشه و فرداش (یعنی پنجشنبه) مرخص بشن, ...ادامه مطلب

  • چه حسابی!

  • همیشه از بانک ملی بدم میومد. الانم همینطور. چراش زیاد مهم نیست. ولی به تازگی مجبور شدم برم بانک ملی حساب باز کنم. در مورد علتش هم کنجکاوی نکنین که نمیگم. ولی اگه خیلی کنجکاو هستین باید عرض کنم که از , ...ادامه مطلب

  • آرزوی موفقیت برای دو عزیز و یک خسته نباشید جانانه به خودم!

  • سالها پیش برای دقایقی با آقای قنّاد (شیرینی پز) محترمی همکلام شدم که به مورد جالبی اشاره کرد. فرمود ما در بعضی از شیرینی ها از مواد اولیۀ با کیفیت استفاده میکنیم و در بعضی ها هم (که اسمشونو گفت ولی یادم نیست) از ضایعات شرینی های دیگه؛ و در ادامه تاکید کرد که هزینۀ آب و برق و گاز و حتی بخشی از حقوق پرسنل از همین شیرینی های گروه دوم (ضایعاتی) تامین میشه. . ال, ...ادامه مطلب

  • ضرب المثل های بی خاصیت

  • امروز یک خرید ساده و پیش پا افتاده و البته بسیار حیاتی و ضروری باعث شد این مطلبو بنویسم. (منظورم از ضروری س.ی.گ.ا.ره که برای امثال ما بدبخت بیچاره ها حکم آب حیات داره ولی برای جلوگیری از بدآموزی! شما هرچی دوست دارین به جاش تصور کنین. مثلا قرص زیرزبونی!) وارد یک سوپر قدیمی شدم. از اونایی که هنوز هم با لفظ بقالی می شناسیم. پیرمردی پشت پیشخان بود (پیشخوان اشتبا, ...ادامه مطلب

  • چلوماهیچه، لقمان حکیم، پیشنهاد بی شرمانه

  • سال گذشته مطلبی نوشتم برای درج در سایت وزین و تخصصی کافه مارکتینگ که به مناسبت فرا رسیدن آخر سال و هجوم دوباره شرکتهای توزیع و پخش به روش فروش چلوماهیچه ای(!) بود. . اعتقاد دارم اگه سال آینده این داستان احمقانه تموم نشه، اما در سالهای بعد خودبخود این حرکات مذموم و سیاست های مذبوحانه فروش از بین خواهد رفت. . متن اصلی: . سیاست های فروش چلوماهیچه ای همراه با, ...ادامه مطلب

  • یک جفت چراغ و شیشۀ جلو همراه با کمی چاشنی پس گردنی!

  • برای رسیدن به محل کارم باید از 3 خیابون یکطرفه رد بشم که اگه قرار بود بی خیال مقررات شده و سریعترین راهو انتخاب کنم، روزانه حداقل یک کیلومتر در مسیرم صرفه جویی میشد. موضوع وقتی جدی تر میشه که اعتراف کنم خونه ما هم در کوچه ای یک طرفه قرار داره! به همین دلیل به طور روزانه و مستمر، باید کمی بیشتر از خیلیهای دیگه، مقررات رو رعایت کنم. البته این موضوع، به دلیل ع, ...ادامه مطلب

  • سه چهره در یک تصویر

  • امشب نقبی زدم به دل خاطرات و عکس ها. این عکس از دوست داشتنی ترین تصاویریست که در لپ تاپ دارم. اضافاتشو برش زدم و گذاشتم اینجا تا شاید کمی با هم "هم احساس" بشیم. دیدن سه چهرۀ ماندگار و سه استادِ دوست داشتنی در دورۀ فراوانی استاد، اما قحطی اساتیدِ دوست داشتنی می تونه کمی "حال خوب کن" باشه. احتمال قریب به یقین هر سه بزرگوار رو می شناسین. اما به رسم ادب و برای عزیزانی که احتمالاً نمی شناسن یک معرفی اجمالی میکنم: . سمت چپ: پروفسور علی اکبر جلالی، ملقب به پدر فناوری اطلاعات ایران که برای دوستان دست اندرکار این حوزه، نیازی به معرفی ندارن (مخصوصاً دانشجویان و اساتید دانشگاه علم و صنعت) . گریه دردناک استاد جلوی دوربین و جایی که می فرمایند: "خیلی زحمت کشیدیم..." قلب هر انسانی رو به درد میاره. نمیدونم به جز اینجا در کدوم نقطۀ جغرافیایی از کرۀ خاکی چنین صحنه ای رو میشه دید؟ صحنه ای که یک نفر با چنین درجه بالای علمی جلوی دوربین گریه کنه از دستِ... بگذ. . . سمت راست: دکتر مسعود حیدری، ملقب به پدر علم مذاکره ایران که فکر میکنم بازهم نیاز به معرفی نداشته باشن. (مخصوصاً دانشجویان سالهای نه چندان دور سازمان مدیریت صنعتی) . . . نفر وسط: دکتر محمود محمدیان عزیز و دوست داشتنی که افتخار ملاقات حضوری خدمتشون نداشتم اما طی چند جلسه تماس تلفنی، درس های زیادی از ایشون گرفتم (این یک تعارف نیست. واقعاً درس, ...ادامه مطلب

  • به احترام یک هنر اصیل ایرانی

  • قبل از شروع باید یادآوری کنم که از نظر اخلاقی، نگاه کردن به بشقاب غذای دیگران کار جالبی نیست. مخصوصاً اگه مهمونمون باشه که خیلی کار زشتیه. ولی خب اگه چشم ها رو درویش کنیم و قرار باشه در راستای آگاهی بیشتر و پیشرفت علم(!) نیم نگاهی به بشقاب غذای یک ا, ...ادامه مطلب

  • آشنایی با یک مدیر تکرار ناپذیر

  • . معمولاً یکی هست که با بقیه فرق میکنه یعنی چی؟ مثال میزنم: . حوزه فوتبال: همه دیدیم که عشاق این رشتۀ ورزشی، علیرغم اینکه لیست بلندبالایی از حرفه ای های این حوزه رو در آستین دارن اما براشون یک نفر با بقیه متفاوته و هر زمان که اسم فوتبال میاد، بی اختیار نام این یک نفر در ذهنشون تداعی میشه. (حالا می تونه مسی باشه یا رونالدو یا هرکس دیگه ای که اسمشو نمیدونم) زندگی خصوصی: در انتخاب شریک عاطفی هم قطع, ...ادامه مطلب

  • عروس تقلبی

  • چند وقت قبل یکی از وکلای محترم دادگستری از خاطراتش می گفت که جوانی وارد دفترکارش شده و گفته آقای وکیل به دادم برس. به من عروس تقلبی انداختن! . گویا جریان از این قرار بوده که در جلسه خواستگاری، دختر کوچیکه رو (که خوش آب و رنگ تر بوده) نشون دادن و موقع عقد (بعد از خطبه و امضای دفتر) زمانی که روبند عروس خانومو برداشته دیده ای دل غافل خواهر بزرگه رو بهش قالب کردن! آقای داماد هم زده زیر کاسه و کوزه و,تقلبی ...ادامه مطلب

  • مقابله با حمله حیوانات وحشی در طبیعت

  • یکی از مشکلاتی که برای طبیعتگردان عزیز اعم از ماهیگیران، کوهنوردان، شکارچیان و امثالهم پیش می آید حمله ناگهانی از طرف حیوانات وحشی است. در این مواقع، مانند هر زمان دیگری که نیازمند تصمیم گیری فوری و صحیح هستیم، حفظ خونسردی دارای اهمیت حیاتی بوده و قطعاً در این حالت است که تصمیم گیری بهتری انجام خواهد شد. بهرحال هر حیوانی قلق خاص خودش را داشته و تجربه نشان داده تنها موجودی که متاسفانه به این راحت,مقابله,حیوانات,طبیعت ...ادامه مطلب

  • تجربه ای به وسعت حمام وکیل توسط یک اخراجی !

  •  یه روز سه شنبۀ سال 93 لنگ ظهر بود که تلفن خونه زنگ زد و از خواب بیدارم کرد. چند روزی بود که از محل کار قبلی استعفا داده و مشغول استراحت بودم و البته موبایلم رو سایلنت می کردم ولی تلفن خونه رو یادم رفته بود. خلاصه با کلی بدبختی و یادکردن از فضایل و کرامات عمّـۀ محترمه و مکرمه و عفیفه جناب گراهام بل از جا بلند شدم و جواب دادم: ــ بفرمایید. ــ آقای یگانه ؟ ــ خودم هستم شما؟ ــ من ... هستم مدیرعامل ش,تجربه,اخراجی ...ادامه مطلب

  • همه زیرآبی رفتن ها هم بد نیست!

  • از قدیم گفتن زیرآبی رفتن کار آدمای خوب نیست! شایدم راست میگن. چون معمولاً نمی بینیم که آدمای خوب زیرآبی برن. هرچند بعضی معیارهای خوب بودن هم تو دوره های مختلف باهم فرق میکنن. بگذریم...   ولی: بعضیا زیرآبی رفتن تا من و شما زیر آب نریم... بعضیا زیرآبی رفتن تا من با خیال راحت اینجا بشینم و خزعبلاتم رو بنویسم... بعضیا زیرآبی رفتن تا شما هم با خیال راحت اینجا بشینین و حرفای قشنگ بنویسین ... و از همه ,زیرآبی ...ادامه مطلب

  • هتل بیمارستان یا مسافرخانه بیمارستان؟

  • اواخر سال 1384 بود که بنا به دستور پزشکان، باید سریعاً عمل جراحی قلب باز بر روی فرزند ۳ ساله ام  انجام می شد. من هم مثل هر پدر نگرانی مشغول تحقیقات برای انتخاب بهترین گزینه های جراح و بیمارستان تخصصی بودم. پزشک جراح، استاد محترم جناب آقای دکتر نظافتی که دارای بالاترین رکورد جراحی قلب اطفال در جهان می باشند انتخاب گردید و بیمارستان هم بر اثر تبلیغات زیاد آن دوران، بیمارستان فوق تخصصی رضوی (بیمارست,بیمارستان,مسافرخانه,بیمارستان؟ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها